سفری در دسترس و پرماجرا

تور زنجان با قطار

تور زنجان با قطار

1403/03/26

سفر به زنجان با قطار

 

آخر هفته دور هم یه سفر بریم؟

حتماً خیلی پیش‌آمده که دورهم با دوستان و یا خانواده این سؤال از طرف کسی مطرح شده؟

 و جواب اولیه موافقت همه است: «عالیه خیلی وقته سفر نرفتیم»، «چه خوب فرصت می­شه همدیگه رو ببینیم»، «خیلی خوبه چون من طول هفته مرخصی ندارم.»

 تا اینجا به نظر میاد حتماً آخر هفته به یک سفر خواهید رفت، اما معمولاً سفرها انجام نمی­شه؛ یکی پنجشنبه هم باید بره سر کار، یکی ماشینش خرابه، یکی میگه من حوصله جاده و رانندگی ندارم.

 همه چی هم که هماهنگ باشه، اینکه «کجا بریم؟» انقدر سوال پرتکرار و بی­‌جوابیه که معمولاً سفر شکل نمی‌گیره.

 اما یک راه ساده‌تر، سفر با یک تور ریلی حاضر و آماده است، به مقصدی که تکراری نباشه و با سبکی متفاوت.

 تور یک‌روزه زنجان اونم با قطار، احتمالاً پیشنهادی است که نمی‌شه به راحتی ردش کرد. پس سفرت رو ریلی کن

 زنجان شهری است که معمولا برای سفرهای دورتر و طولانی‌تر از کمربندی آن عبور کردیم. اتوبان چهار باند مسیر تهران تا تبریز، معمولاً وسوسه کم‌کردن سرعت و رفتن به ورودی شهر زنجان رو منتفی می‌کنه.

 

کی گفته آسمون همه جا یه رنگه؟

سفر به زنجان حتما شما را غافلگیر خواهد کرد، این سفر یک‌­روزه بسیار پر ماجراتر از حد انتظار است.

تفاوت این سفر جذاب از ابتدای حرکت قطار محسوس است. مسیر این قطار در هر فصلی جذابیت‌های خاص خود را دارد. اگر در طول سفر، بعد صرف صبحانه در قطار بخوابید هر بار که چشم باز کنید، زمین‌های وسیع کشاورزی و تاکستان‌های زیبا را خواهد دید.

مسیر چهار ساعته، به شما این امکان را می‌دهد تا با دوستان و مسافران معاشرت کنید و یا فیلم ببینید، بدون نگرانی از دوربین‌های کنترل سرعت و ماشین‌های پلیسی که در نقطه‌های سرازیری و خلوت اتوبان با دوربین ایستاده‌اند.

حدود ساعت 10 صبح به زنجان می‌­رسیم، شاید برای شما جالب باشد که این ایستگاه یکی از قدیمی‌­ترین ایستگاه‌های راه­‌آهن ایران است و در سال 1320 بنا شده. حالا با خروج از ایستگاه فرصتی دارید تا به آسمان نگاه کنید، بله آسمان زنجان همیشه زیباست. هوای مطبوع زنجان به طور خاص در بهار و تابستان شما را از آمدن به این سفر  مطمئن خواهد کرد.

 

گنبدسلطانیه

اسم مغول‌ها شما را یاد چه چیزی می‌اندازد؟

حمله، قتل، کشتار، آتش زدن کتابخانه­‌ها، غارت و تخریب و... حالا فکر کنید یکی از جذاب‌ترین جاذبه‌های این سفر بازدید از یک بنای ساخته شده در زمان مغول‌هاست. همین یک دلیل برای کنجکاوی کافیست که مغول‌ها چه ساخته‌اند و چرا!؟

بعد از مرگ چنگیز، فرزندش دو لشکر یکی به سمت چین و یکی به سمت ایران روانه می‎‌‌کند، لشکر مغول در مرکز ایران به یک چمن‌زار وسیع سه‌هزار هکتاری مسطح می‌رسند از آن‌جایی اسب‌ها مهترین و استراتژیک‌ترین دارایی مغول‌ها در جنگ و کشورگشایی بوده‌اند، این مرتع انقدر برای آن‌ها عالی بودکه عاقبت «ارغون» چهارمین ایلخان مغول به فکر ساختن شهری در این منطقه می‌افتد. این منطقه جذاب «سلطانیه» بود.

حدود 700 سال پیش «اولجایتو» یا همان «محمد خدابنده» هشتمین سلطان دوره ایلخانیان در سلطانیه که حالا پایتخت ایلخانیان بود، دستور ساخت مقبره‌ای باشکوه را داد تا آرامگاه امامان شیعه باشد، اما با مخالفت علمای شیعه این اتفاق نیفتاد اما نتیجه یک بنای بی‌نظیر شد «گنبد سلطانیه».

وقتی به نزدیکی گنبد می‌رسید از دور نگینی آبی رنگ نمایان می‌شود. وقتی به محوطه رسیدید از دیدن داربست‌ها که سال‌هاست مهمان این گنبد هستند ناامید نشوید، هنوز زیبایی و شگفتی در انتظار شماست. بنایی که سه‌­هزار کارگر در ده سال آن­را ساخته­‌ا­ند. با ورود به محوطه ساختمان، هوای خنک و ارتفاع زیاد سقف، حال و هوای خاصی دارد. اینجاست که متوجه می­‌شوید به درستی این گنبد، با قطر 38 متر، دومین گنبد خشتی جهان بعد از «کلیسای جامع فلورانس» در ایتالیا با گنبدی 42 متری است. از خوبی­‌های گنبدسلطانیه امکان رفتن به طبقات بالاست که برای بازدید کنندگان در دسترس است.

این بنا شامل 8 ضلع و ۸ ایوان و ۸ مناره است که با الهام  از ۸ دروازه بهشت طراحی شده.

داربست­‌ها رو نادیده بگیرید و دل به آجرها و کاشی‌­های ظریف و زیبای هفتصد ساله بدید. از پله­‌های مارپیچ که بالا می­‌روید به خوبی حس و حالِ قدمت و تاریخ محسوسه. در مرحله اول، بالا رفتن از پله‌­ها امکان دیدن گنبد از ارتفاع بالاتر رو فراهم کرده و با ادامه دادن پله‌­ها با ایوان زیبایی روبرو می‌­شوید که نمایی کامل از منطقه دارد. اینجا وقتشه که  نگاهی به ساعت داشته باشید و فکر کنید اگر در خانه مانده بودید احتمالا روی مبل نشسته کنترل به دست در حال بالا پایین کردن کانال­‌ها بودید، اما حالا روی ایوانی ایستاده‌­اید که قبل از شما در 700سال گذشته مردمانی در دوره‌­های مختلف به مناظر اطراف نگاه کرده‌­اند و بنایی که علی‌رغم عظمت و بزرگی در طول سالیان سالم مانده.

در ضلع جنوبی بنای گنبد می‌­توانید از «تربت‌خانه» دیدن کنید؛ بخشی که محراب زیبایی دارد و بعد از تکمیل گنبد به مجموعه اضافه شده.

سلطان محمد خدابنده با علاقه­‌ای که به امامان شیعه پیدا کرده بود، در این بنا از خاک نجف و کربلا استفاده کرد. روی دیوارهای محراب و روبروی دری که وارد می­‌شوید سوره «الملک» با استفاده از تربت امام حسین (ع) به دو خط ثلث و کوفی نوشته شده.

پایین این گنبد سرداب‌ه­ای است که طبق گفته­‌ها محل دفن سلطان­‌محمد خدابنده است.

 

بعد از گنبد سلطانیه به شهر زنجان برمی­‌گردیم و نهار را در رستورانی با فضایی جذاب و سنتی صرف می­‌کنیم و همچنان جاهای دیدنی در راهند.

 

رختشویخانه

حتماً اسم این مکان را شنیده‌­اید، از ویژگی­‌های این جاذبه، منحصربه‌فرد بودن آن در کل جهان است، اینکه یک ساختمان بزرگ و با امکانات در زمان خودش مشخصاً برای شستن لباس طراحی و ساخته شده باشد، شبیه قسمت‌های شستشوی لباس در مجتمع‌های مسکونی سوئد و یا رختشویخانه‌­های عمومی در آمریکاست که ماشین­‌لباسشویی و خشک­‌کن در اختیار مشتریان می­‌گذارند؛ اما با اختلافِ یک صدسال جلوتر از آن­ها.

فرض کنید اوایل سال 1306 هجری شمسی است، شما زنجان زندگی می‌­کنید و هنوز خبری از آب لوله­‌کشی نیست، چه رسد به آبِ گرمی که به راحتی از شیرِ آب جاری شود. زمستان است و دما خیلی زیر صفر و سردتر از آن که نیاز به اپلیکیشن­‌های هواشناسی امروزی باشد. حالا شستن لباس­‌ها در این شرایط محال به نظر می­‌رسد و باید تا کنار رودخانه بروید. در این حال و هوا می­شنوید که «علی­‌اکبر توفیقی» اولین شهردار زنجان و رئیس بلدیه، زمینی را به مبلغ 185 تومان از «باقرخان امجدنظام» خریده تا محلی با آب روان که از قنات «قلعه­‌چی» تأمین می‌شود، برای شستن لباس فراهم کند. به دلیل سرما و همچنین راحتی خانم‌ها برای حجاب و پوشش، این بنا سرپوشیده و ورود آقایان ممنوع خواهد بود.

ساخت این بنا به دو برادر مشدی سپرده شد، مشهدی‌­اکبر و مشهدی­‌اسماعیل که وظیفه معماری و بنّایی را به عهده دارند. این بنا در انتهای دوران قاجار و ابتدای دوران پهلوی حال و هوای هر دو دوره را در خود دارد.

حال برگردیم به زمستان زنجان، بعد از یک­سال انتظار با یک سبد پر از لباس و دیگ و ظرف‌­های نشسته، وارد ساختمان تازه تأسیس در محله «بابا جامال چوقوری» می­‌شوید، بله بله این بنا ارزش 15 ماه صبر کردن را داشت.

رختشویخانه­‌ای که 24 ساعت شبانه روز، عام­‌المنفعه و رایگان در اختیار خانم­‌های شهر است.

سازندگان، خوش­‌ذوقی به خرج داده‌­اند و بنایی ساخته‌­اند که شما را مطمئن می­‌کند تا صد ساله بعد هم سرپاست و دیدنی.

بعد از عبور از فضای سبز حیاط از پله­‌ها که پایین می­‌روید به یک سالن زیبا به طول 60 متر می­‌رسید. سالنی با 11 ستون زیبا در وسط و طاق­‌های قوسی به صورت قرینه در سقف. نور این سالن هم از روزنه‌­ها تأمین می­‌شود.

 با توجه به اینکه چه لباس و ظرفی دارید از حوضچه خاصی باید استفاده کنید. ابتدا حوضچه­‌ای تمیز برای آب خوراکی و شستشوی ظروف و کمی پایین­‌تر شستن لباس‌­هایی که خیلی کثیف نیستن و بعد لباس‌­های کثیف و در آخر هم لباس­‌های خیلی چرک، به این ترتیب هم بهداشت تا حد امکان رعایت شده و هم آبی هدر نمی­‌رود.

 حالا شما با تور به این مکان آمده‌­اید، اینجا موزه مردم­‌شناسی است که مجسمه­‌هایی با حال و هوای همان دوران دارند، خانم‌­هایی با لباس‌های محلی با بچه‌­ای روی دوش یا در کنارشان. اینجا کارگاه چاروق‌­دوزی و گلیم‌­بافی هم به راه است. اگر یادگاری و سوغاتی هم بخواهید بازارچه صنایع­‌دستی اینجا فرصت مغتنمی است. این روزها در حیاط با صفای موزه هم شربت­‌خانه‌­ای دایر است که نوشیدن دمنوش و شربت با حال و هوای این فضا خالی از لطف نیست.

مردان نمکی زنجان و موزه باستان‌شناسی

شاید به خاطر داشته باشید سال­‌ها پیش در اخبار، مردان نمکی پیدا شده بودند که علی­رغم محدودیت ارتباطات در آن زمان همه برای هم تعریف می­‌کردند و تیتر روزنامه­‌ها بود.

داستان این مردان­‌نمکی به معدن نمک «چهرآباد» برمی‌گردد که منحصر به فرد بودن آن­ها بابت قدمتشان و سالم ماندن به نسبت گذشت چندهزار سال است. اولین مرد نمکی در سال 72 پیدا شد و در مجموع تا دهه هشتاد، پنج مرد نمکی از این معدن کشف شدند که سه مرد مربوط به زمان هخامنشیان (حدود 2400 سال پیش) و دو مرد دیگر نیز مربوط به اواخر دوران  ساسانی (حدود هزار سال پیش) هستند.

کشف این مردان­‌نمکی اطلاعات بسیار جالبی از آن دوران برای باستان‌­شناسان داشته مثلا بافت پارچه و ابزاری که همراه داشته‌­اند و...

تمام این مردان در موزه باستان‌شناسی زنجان نگه‌داری می‌شوند که خود این موزه هم بسیار دیدنی است. ساختمان موزه نیز به خانه ذوالفقاری معروف است که یکی از قدیمی‌ترین و سرشناس‌ترین خانواده‌های زنجان بودند. این خانه به سبک خانه‌های دوره قاجار ساخته شده و از سال ۱۳۷۹ به عنوان موزه فعالیت می‌کند. از موزه تا بازار فاصله‌ای نیست. شاید صحبت از بازار سرپوشیده بزرگ، شما را یاد بازار تبریز بیندازد، اما بازار زنجان با طول دو کیلومتر، چیزی از بازار تبریز کم ندارد. ساخت این بازار را به حدود ۲۵۰ سال پیش، در دوران فتحعلی شاه قاجار نسبت می‌دهند با سقف‌های طاقی زیبا و سراهای مختلف. مثل مس­گرها، زرگرها، کفاش‌ها، بزازها و... اگر شما هم زنجان را با چاقو می‌شناسید، سر زدن به این بازار فرصت خوبی برای خرید سوغاتی خاص این شهر است. همینطور، مس زنجان که بسیار معروف است و در سال‌های اخیر تنوع ظروف و کاربردهای آن­ به بیش از دیگ و قابلمه‌ گسترش یافته. حالا می‌توانید برای هر چیزی که در خانه دارید، ظرفی مسی پیدا کنید. در میانه بازار می‌توانید به حمام بروید. گرمابه «حاج داداش» با قدمتی حدوداً ۲۰۰ ساله که حالا چند سالی است تغییر کاربری داده و به عنوان سفره‌خانه، فضای جذابی را برای گردشگران فراهم کرده تا با کمی استراحت و چای به گشت و گذار خود ادامه دهند.

بعد از دیدن همه این بازدیدها عصر به سمت راه‌­آهن حرکت می‌­کنیم و 4 ساعت فرصت دارید تا با همسفران معاشرت کرده یا استراحت کنید و حدود ساعت 10 به تهران می‌­رسیم.

تیم تولید محتوا ریلگشت





1403/03/26

بحث و تبادل نظر
نظرات تعداد کاراکترهای باقی مانده: 300
رد کردن