تور قطار پل ورسک جنگل لفور
سفر با قطار به پل ورسک و جنگل و سد لفور
تا به حال، شده وقتی سوار قطار هستید یا در جاده به منطقهای زیبا میرسید، آرزو کنید کاش میشد ترمز اضطراری را بکشید و همینجا، دقیقاً همین جایی که زیباست و دلربا، توقف کنید، از قطار پیاده بشید و بعد از گشت و گذار دوباره سوار قطار به مسیر ادامه بدهید...
گردش ریلی دقیقاً تحقق چنین آرزویی است، پس: سفرت رو ریلی کن
خیلی از ما شاید چنین خاطرهای داشته باشیم، در قسمتی از جاده تهران به شمال یا برعکس، همه حواسها جمع میشود و همه صحبتها قطع میشود تا به آن قسمت از جاده برسیم، بعد هی میشنویم که نزدیک شدیم، رد شدیم نه هنوز نرسیدیم و بالاخره از کنار پل ورسک عبور میکنیم. ذوقی همراه با غرور که این پل در کشور ماست و خاص هست و بینظیر و... معمولاً بزرگترها و پدرها کمی از تاریخچه پل میگویند و حتماً شما هم شنیدید که مهندس این پل در هنگام افتتاح با خانواده زیر این پل ایستاد تا قطار عبور کند. خلاصه این پل، دور و در ارتفاع که دو کوه غیر قابل دسترس را به یک مسیر مستقیم تبدیل کرده و قابل دسترس نموده، داستان و افسانههای زیادی با خود دارد. معمولاً هم اینطور است که همه افراد در ماشین میگویند: «یکبار باید شمال را با قطار بیاییم که از روی این پل عبور کنیم. میگویند جادهاش خیلی قشنگ است.» البته که احتمال زیاد هنوز برای سفر ریلی با این قطار نداشتهاید. این تور فرصت خوبی است که با قطار به شمال بروید، یک شمال واقعی با سرسبزی و جنگل و جاهای تاریخی و دیدنی و البته اطلاعات دقیق و درست که لیدرهای مسلط، توضیح میدهند و عکسهای زیبایی که میتوانید ثبت کنید.
حالا به شرح این سفر پر ماجرا برگردیم.
سفر با آشنایی و دورهم جمع شدن در ایستگاه راهآهن شروع میشود، بعد از آشنایی با همسفران، تهران را به مقصد پلورسک ترک میکنیم، قطار کوپهای شش تخته مسیر رفت به اندازه کافی جذاب و نوستالژیک است، همینطور معاشرت با همسفران و صرف صبحانه همراه با صدای قطار و کمی استراحت تا رسیدن به مقصد.
اما بعیده که تمام طول سفر طاقت نشستن در کوپه را داشته باشید، کمکم با عبور از ایستگاههای پیشوا و گرمسار، مسیر سرسبزتر و جذابتر خواهد شد.
بعد از عبور از روستاهای زیبا و سرسبز سیمیندشت و زریندشت و شهر فیروزکوه، در ایستگاه ورسک پیاده میشویم.
روستای ورسک، حال و هوای شمال و کوهستانی را باهم دارد. با کمی پیادهروی به زیر پل ورسک میرسیم.
و با نمایی جذاب از پل روبرو میشویم که احتمالاً تا به حال از این زاویه ندیدهاید. بعد از دیدن پل ورسک، سوار ماشین میشویم تا با کمی فاصله، نمایی دورتر و کاملتر از پل را، بین کوهستان مرتفع ببینیم.
سه خط طلا برای رسیدن به پل ورسک
حتما شنیدهاید که هر چیز با ارزشی را با طلا میسنجند. در این میان مدال طلای پلهای ایران به این سه پل جذاب میرسد که به سه خط طلا معروفند.
ساخت راهآهن تهران به شمال کشور باید از بین کوههای البرز عبور میکرد که به نظر کاری محال میآمد. قطار باید در طول ده کیلومتر حدود 600 متر ارتفاع میگرفت و بعد از عبور از دل کوهها به تونل کندوان میرسید. ساخت ریلی با چنین شیبی بیشتر برای ترنهوایی شهربازیهای امروزی مناسب است تا یک راهآهن جدی بین شهری، در نتیجه چارهای جز شکستن شیب و افزایش ارتفاع نداشتند و اینگونه بود که یک شاهکار مهندسی شکل گرفت؛ سه پل در دل کوه که یکی پس از دیگری کوههای البرز را صعود میکردند تا به ل ورسک برسند، حالا دیدن این پلها که همچنان بعد از گذشت نزدیک به صد سال سالم و استوارند، آن هم در دل طبیعت مرطوب و سرسبز شمال، دیدنی است و البته که مدال طلا حق این پلهاست.
پل ورسک
قرار بود حتما از جنوب تا شمال ایران به وسیله ریلهای راهآهن به هم وصل شوند، حتی اگر لازم بود آسمان به زمین بیاید و کار در ارتفاعات انجام شود.
قطعا حمل و نقل، زیر ساخت بسیار مهمی در توسعه و آبادانی هر منطقه است.
با توجه به امکانات سال 1312 و دادههای موجود آن زمان، بهترین متخصصان از سراسر جهان به ایران آمدند و منقطهای که قطار برای رسیدن به آنسوی کوههای البرز باید از آن عبور میکرد، کوههای مرتفع روستای ورسک بود(روستای عباسآباد آن زمان)، پس قراردادها نوشته شد.
شاید جالب باشد بدانید علیرغم کم بودن ارتباطات در آن زمان، حداقل پنج کشور اروپایی برای ساخت این خط همکاری کردند:
شرکت دانمارکی/سوئدی کامپساکس به مدیرعاملی یورگن ساکسیلد
مدیر ارشد بخش شمالی: «اینا پاک» از دانمارک
مدیر بخش پلسازی: «هانس اتوناتر» کارآفرین از سوئیس
مهندس ناظر ارشد: «فون رابسویچ» از اتریشی
پیمانکار ساخت: شرکت «پیتزاگالی» از ایتالیا
و ساخت این پل در اواسط آبان سال 1313 آغاز و کمتر از دو سال بعد در 15 اردیبهشت 1315 افتتاح شد.
آرامش غربت در آغوش کوه
کلیسای سرخآباد
حتماً تعجب خواهید کرد که یک کلیسای کوچک، واقعاً کوچک تا حدی که آن را یکی از کوچکترین کلیساهای جهان میدانند، در نزدیکی پل ورسک باشد، آن هم در منطقهای که همه مسلمان هستند. طول و عرض این کلیسا سه متر در سه متر با یک در ورودی و دو پنجره است. فرض کنید حدود سال ۱۳۲۰، راههای ارتباطی میان شهرهای نزدیک چقدر سخت و محدود بود، چه رسد به اینکه محل کار مهندسان و بخشی از کارگران پل ورسک در کشور و قارهای دیگر باشد، مانند مهندس «رابسهویچ»، مسئول سازه پل که همراه خانوادهاش حدود دو سال در خانهای در این منطقه زندگی میکردند. این کلیسا را محل عبادت مهندسان و کارگران ایتالیایی میدانند که برای عبادت و انجام مراسم مذهبی ساختهاند تا معنویت و ایمان دلتنگیشان را جبران و از غربت و ملال دوری از وطن راکم کند. این کلیسا به عنوان یک اثر ملی در سال ۱۳۸۳ ثبت شده است.
در این برنامه از این کلیسا هم دیدن خواهیم کرد که این روزها درهای آن به روی گردشکران باز است.
پل کلانتری هم پل زیبای دیگری در این منطقه است که دیدن آن در میان کوهها خالی از لطف نیست.
اما سفر هنوز ادامه دارد.
جنگلهای هیرکانی، زمینی از زمانهای دور
همیشه دیدن سرسبزی و درختان انبوه در ارتفاعات استانهای شمالی برای همه ما جذاب و دیدنی است، در این سفر به جنگل و سد لفور خواهیم رفت، در قلب جنگلهای هیرکانی.
برای شما جذاب خواهد بود اگر بدانید این جنگلها قدمتی چند میلیون ساله دارند و در دل تاریخ قدم میزنید. پوشش گیاهی این منطقه لفور با هشت هکتار وسعت بسیار متنوع است، درختانی مانند راش، ممرز، لیلکی، انجیلی، ازگیل و... همینطور اگر اهل پرندهنگری هستید و یا دوربین مناسبی دارید، حتما از تماشای گونههای زیبای پرندگان در این منطقه غافل نشید، مثل قرقاولهای زیبا و رنگی.
این طبیعت بکر و درختان بلند و صدای پرندگان جنگل لفور، منظره زیبای دیگری نیز در دل خود دارد، سد خاکی لفور که برای تأمین آب زمینهای کشاورزی شهرهای بابل، بابلسر، قائمشهر و جویبار را تامین میکند، منظره بسیار جذابی پدید آورده که با انعکاس نور خورشید بسیار دیدنیتر است.
طبیعت بکر و زیبای جنگل لفور بهترین نقطه برای صرف یک ناهار دورهمی است. بعد از صرف و ناهار و چای؛ حتما استراحت نکنید چرا که اطراف سد لفور مسیرهای پیادروی جذابی دارد که بسیار آرامبخش و زیباست و البته که حتما عکسهای زیبایی هم به یادگار خواهید داشت.
تا عصر و هنگام غروب فرصت داریم که پیادهروی کنیم همراه با بازیهای گروهی و دست جمعی. بعد از غروب برای صرف شام به رستوران میرویم و بعد از صرف شام از ایستگاه سوادکوه به سمت تهران حرکت میکنیم، حالا فرصت خوبی است تا بعد از یک روز کامل در دل طبیعت بودن، با آرامش و صدای موزون قطار استراحت کنید، تا اول هفتهای به یاد ماندنی داشته باشید، با کلی خاطره از اینکه شمال رفتید بدون رانندگی و خستگی از ترافیک جاده و رد شدن با سرعت از کنار پل ورسک و نقاط دیدنی که کمتر فرصت دیدارشان تا به حال فراهم بوده.
تیم تولید محتوا ریلگشت